بنیتابنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

دختر بی همتای من

سیسمونی

همه ما یادگاری هایی که از بچه گیها برامون مونده خیلی دوست داریم. بعضی وقتا حتی با نگاه کردن به بعضی عکسا یاد قدیم می افتیم واون روزای شاد و بی دغدغه برامون تداعی میشه فرشته کوچولوی من این عکسارو مامان برات انداخته تا هر وقت دوست داشتی بدونی توروزای بچه گیت چی میپوشیدی با چیا بازی میکردی بیای و نگاهشون کنی       برای دیدن بقیه عکس ها روی ادامه مطلب کلیک کنید اینم از کتابهای انیشتین کوچولوی مامان   اینم از کشوی گل سرهای خوشگلت   ...
30 مرداد 1393

طرز تهیه حریره بادام

مواد لازم: بادام: 4 عدد آرد برنج: 1 ق مربا خوری شیر پاستوریزه، یک استکان (حدود 60 میلی لیتر)  شکر: 1 ق چای خوری آب: نصف استکان (حدود 30 میلی لیتر) طرز تهیه: بادام ها را به مدت 3-4 ساعت در آب گرم خیسانده و سپس پوست بکنید. سپس آن ها را رنده کرده، به طوری که پودری کاملا یک دستی بدست آید. شیر را در یک ظرف کوچک که بهتر است از جنس لعابی باشد ریخته و آرد برنج را در آن حل کرده و با پشت قاشق نرم کنید و ظرف را روی شعله ملایم گاز قرار دهید. سپس آب و شکر را با سایر مواد مخلوط کرده و در حالی که آن را به طور مرتب به هم می زنید، به مدت حدود 20 دقیقه بپزد تا قوامی مانند ماست پیدا کند. ...
29 مرداد 1393

عكس های آ تليه

دردونه مامان شما تو این عکس 1 ماه و 5 روزت بود و این اولین باری بود که رفتی آتلیه   لطفا برای دیدن همه تصاویر روی ادامه مطلب کلیک کنید   من و بابا مهدی کلی زحمت کشیدیم تا شما تو این عکس بخندی   این عکس هم تو 4 ماهگی ازت انداختیم این لباسای خوشگلی که تنته هنر دست مامان رعنا جونه خیلی خوشگل بافته بود هر کی میدید عاشق خودتو لباست میشد   این عکسای خوشگل رو هم توسن 9 ماهگی ازت انداختیم قربونت بشم روز بروز خوشگل تر میشی                                           &nbs...
28 مرداد 1393

طرز تهیه فرنی

مواد لازم:  شیر       2  لیوان             آرد برنج   2 قاشق غذاخوری سرپر شکر    4 قاشق غذاخوری آب        0.5 استکان گلاب      1  قاشق غذاخوری طرز تهیه:   ابتدا شیر سرد را  در قابلمه مورد نظر بریزید. سپس آرد برنج و آب را اضافه کنید و کاملاً هم زنید تا آرد در شیر سرد حل شود روی حرارت گذاشته و مرتباً هم زنید اگر لحظاتی هم زدن را متوقف کنید، باعث می شود آرد برنج در شیر گلوله گلوله شود. پس مرتباً به هم زنید تا کمی غلیظ شود ...
28 مرداد 1393

دکتر ناشی و پوست بنیتا کوچولو

وقتی برای آخرین بار من و بابا مهدی رفتیم سونوگرافی خانم دکتر گفت که وزن کوچولوتون خیلی کمه وباید تا میتونی این 10 روز باقیمانده رو مغز خشکبار بخوری منو بابا مهدی هم که خیلی نگران سلامتیه دختر کوچولو بودیم ترسیدیم برگشتنی از دکتر 10 کیلو مغز آجیل خریدیم تا مامانی بخوره و نی نی کوچولو قوت بگیره غافل ازینکه این همه آجیل تو فصل گرما زیاد هم خوب نیست.خلاصه تا تونستم آجیل خوردم تا اینکه روزز تولد فرشته کوچولوم از راه رسید چشمت روز بد نبینه تمامه بدنت پر بود از لک وجوش تا اینکه دو روز بعداز تولدت بردمت دکتر کودکان بعد از معاینه خانم دکتر مهربونت پرسید قبل زایمان چه چیزهایی می خوردم منم موضوع رو براش تعریف کردم وکلی بهم خندید که تو 10 روز 10 کیل...
28 مرداد 1393

نامه مامانی به پاکترین مخلوق دنیا

برای تو می نویسم: برای تو که به زندگیم معنای دیگری دادی برای تو که هرصبحم با فکر تو طلوع میشه وهر شبم با خواندن قصه های شبانه و لالایی برای تو تموم میشه. برای تو که از هم اکنون همدم من و بابایی شدی و هر لحظه لمست می کنیم و عاشقانه صدایت میکنیم وتو با لگد پرانی پاسخمون رو میدی. *دختر بی همتای من بنیتا * می خوام برات از 9 ماه انتظار بنویسم که فقط به امید اومدن توتحمل کردم یک ماه اول بودنت رو تو وجودم حس می کردم ولی آزمایشات منفی بود تا اینکه خودتو نشون دادی و یواش یواش عوارض بارداری هم خودشونو نشون دادن.همیشه خسته و مریض و بی حوصله بودم فقط به عشق اینکه این دردها خبر از وجود تو می داد تحملشون می کردم. بارداری من یک شیر...
28 مرداد 1393