بنیتابنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

دختر بی همتای من

شعر (بنیتا)

سلام دختر کوچولوی مامان. عسلم انقدمامان دوست داره که وقتی شما فقط یک ماهت بود یه روز  وقتی تو خواب ناز بودی انقدر لبریز احساس شدم که این شعر رو برات گفتم امیدوارم که دوست داشته باشی                       لطفا برای خواندن شعر روی ادامه مطلب کلیک کنید بخواب ای دختر شیرین زبونم بخواب تا من برات قصه بخونم بخواب ای روشنی بخش جهانم توروشن کردی هر دو دیدگانم بخواب ای دختر گیسو کمندم توشبهات طاق خورشیدو میبندم بخواب دختر تو نیمی از وجودی تمومه آرزوهایم تو بودی بخواب ای غنچه ء آرام و...
4 شهريور 1393

نامه مامانی به پاکترین مخلوق دنیا

برای تو می نویسم: برای تو که به زندگیم معنای دیگری دادی برای تو که هرصبحم با فکر تو طلوع میشه وهر شبم با خواندن قصه های شبانه و لالایی برای تو تموم میشه. برای تو که از هم اکنون همدم من و بابایی شدی و هر لحظه لمست می کنیم و عاشقانه صدایت میکنیم وتو با لگد پرانی پاسخمون رو میدی. *دختر بی همتای من بنیتا * می خوام برات از 9 ماه انتظار بنویسم که فقط به امید اومدن توتحمل کردم یک ماه اول بودنت رو تو وجودم حس می کردم ولی آزمایشات منفی بود تا اینکه خودتو نشون دادی و یواش یواش عوارض بارداری هم خودشونو نشون دادن.همیشه خسته و مریض و بی حوصله بودم فقط به عشق اینکه این دردها خبر از وجود تو می داد تحملشون می کردم. بارداری من یک شیر...
28 مرداد 1393
1